عشق قسمت جدایی

عاشقانه

+نوشته شده در سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:,ساعت11توسط ابوذر | |

به هر کی گفتم

 

دوستت دارم

 

گفت برام شارژ میخری

+نوشته شده در سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:,ساعت10توسط ابوذر | |

دلگیرم : از آتشی که زبانه گرمم نکرد.

 

دلگیرم : از بارانی که بارید و خیسم نکرد.

 

دلگیرم : از پاییزی که با دو رنگب فریبم داد.

 

دلگیرم از عشقم که دید و شنید اما باورم نکرد.....

+نوشته شده در چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:,ساعت8توسط ابوذر | |

+نوشته شده در چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:,ساعت8توسط ابوذر | |

+نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت10توسط ابوذر | |

+نوشته شده در شنبه 10 فروردين 1392برچسب:,ساعت23توسط ابوذر | |

در گذرگاه زمان

 

خیمه شب بازی دهر

 

با همه تلخی و شیرینی خود میگذرد

 

عشق ها میمیرند

 

رنگ ها رنگ دگر میگیرند و

 

فقط خاطره هاست

 

که چه تلخ و شیرین

 

دست ناخورده به جا می مانند

 

+نوشته شده در شنبه 10 فروردين 1392برچسب:,ساعت9توسط ابوذر | |

 

+نوشته شده در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:,ساعت20توسط ابوذر | |

+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:,ساعت20توسط ابوذر | |

 

به سلامتی اونی که تو خیالمونه اما بی خیالمونه!!
 
به سلامتی پسری که تا یه دختر خوشگل میبینه سرشو میندازه
 
 پایین و میگه اگه
 
 آخرشم باشی بازم انگشت کوچیکه ی عشقم نمیشی!!
 
به سلامتی اون دختری که زیر بارون خیس میشه ولی عشقش و با
 
هیچ ماشینی عوض نمیکنه !!
 
 
 
 
به سلامتی اونی که دوسش داری اما دیگه مال تو نیست!!

+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:,ساعت11توسط ابوذر | |

+نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:,ساعت10توسط ابوذر | |

 

+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:,ساعت23توسط ابوذر | |

 

+نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:,ساعت12توسط ابوذر | |

 

 
به سلامتیه دوست نازنینی که گفت:
 

قبر منو خیلی بزرگ بسازین…. چون یه دنیا

 

ارزو با خودم به گور میبرم.

 

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:,ساعت13توسط ابوذر | |

به سلامتی اشک که وقتی میاد

 

 طرف خالی می‌شه و بقیه پر

+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,ساعت17توسط ابوذر | |

به سلامتی سیگار که رفیق نیمه راه نبود

 

و تا آخرش با ما سوخت و ساخت

 

+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,ساعت12توسط ابوذر | |

 

 
بهم نگاه کرد چشاشو بست و رفت
دل من و شکست و رفت
من و دوستم نداشت به عشق من
 به حس من محل نذاشت
دلم گرفت ازش
من و به گریه هام سپرد
غم من و یه بار نخورد
حالا باید ببخشمش
یا نفرینش کنم
خدا ، یا اینکه از غمش بسوزم
سرد و بی صدا
به اشکم اعتنا نکرد و بی کس و تو دلم گذاشت

+نوشته شده در شنبه 3 فروردين 1392برچسب:,ساعت13توسط ابوذر | |

 

چه دنیای ساکتی !

 

دیگر صدای قلب ها غوغا نمیکند

 

بی گمان همه شکسته اند.............

+نوشته شده در شنبه 3 فروردين 1392برچسب:,ساعت12توسط ابوذر | |

 

+نوشته شده در جمعه 2 فروردين 1392برچسب:,ساعت17توسط ابوذر | |